سوال مهمی که در عرفان اهلبیتی وجود دارد، این است که با توجه به محدودیت دامنه علمی و تجربه سلوکی که در انسان غیر معصوم وجود دارد چه ملاکی و سنجشی برای پرهیز از خطا در استنباط و اجتهاد از بیانات عرفانی معصومین وجود دارد.
به گزارش ایکنا؛ نخستین پیشهمایش «عرفان اهلبیتی: ماهیت و ضرورت»، به همت دانشگاه ادیان و مذاهب و به صورت مجازی برگزار شد. در ادامه متن سخنان حجتالاسلام والمسلمین مصطفی فرهودی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب را میخوانید که با موضوع «تفاوت بین عرفان اهلبیت(ع) با عرفان اهلبیتی» ایراد شده است.
دانشکده عرفان توفیق داشت موضوعات متنوعی در حوزه عرفان اهلبیتی در مقطع دکتری مورد بررسی قرار دهد. در زمان آقای دکتر حجت الاسلام الهیمنش، تلاشهای زیادی صورت گرفته و رسالههایی نیز نوشته شد. بعضا اساتیدی که در این گفتگوی علمی شرکت دارند ، سکاندار این رساله ها بودند، آقای دکتر نوروزی، حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر رودگر و حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر فضلی. اگرچه توفیقاتی در این قسمت به دست آمد،و کارهای فردی و جزئی صورت گرفت، اما تاکنون یک ساختار خاص و منسجم از عرفان اهل بیتی(ع) در این خصوص ارائه نشد.
نکته دیگر این است که در روایات ما از عرفان و از عارف زیاد یاد شده است و حتی در روایات در این خصوص تقسیماتی وجود دارد، در روایات ائمه طاهرین(ع) با نام عرفانالله و عرفان الحق ... فراوان است، اما سخن بر سر ساختاری است که این مجموعه در پی آن هستند. به تعبیر علامه حضرت آیتالله جوادی آملی، این یک کار هفت یا هشت قرنه است که بایدتلاش های در این حوزه نسل به نسل جمع شود تا عرفان اهل بیتی به سامان برسد.
با توجه به اینکه پیش از انقلاب عرفان در حوزه های علمیه مورد اقبال نبود و بعد از انقلاب به برکت انقلاب اسلامی و وجود امام خمینی و در ادامه با توجهاتی که مقام معظم رهبری داشتند، الحمدلله این امر خطیر(عرفان اهلبیتی) مورد عنایت دانش پژوهان عرفانی قرار گرفت. اما همانگونه که حضرت علامه آیت الله جوادی فرمودند این کار یک راه چند قرنه است. دلیلش این است که انسانهای مسلط به روایات و عرفان را میطلبد. تاکنون حدود ۲۰ رساله در این حوزه در دانشکده عرفان نوشته شده است که برخی از عناوین عبارتند: «ارزیابی زهد در تصوف تا قرن چهارم هجری بر اساس روایات معصومین(ع)»، «اعتبارسنجی روایات تفسیری عرفانی منسوب به امام صادق(ع)»، «انسانشناسی عرفانی در مأثورات امام سجاد(ع)»، «اهمیت و کارکرد ذکر از منظر ائمه(ع)» و «آموزههای سلوکی در منظر امام سجاد(ع)» هستند.
اما موضوع بحث، تفاوت عرفان اهل بیت(ع) با عرفان اهل بیتی است. عرفان اهل بیت(ع) در ساحتهای وجودی ذوات معصومین(ع) بارور میشود و تجلیاتی است که در جان امام معصوم(ع) وجدان میشود و با توجه به سعه وجودی که امام معصوم(ع) دارد و قدرتی که امام(ع) در کشف تام دارد و دامنه وجودی که اهل بیت(ع) از باب مظهریت اسماء دارند، این مقام برای کسی دستیافتنی نیست از این رو باید توجه کنیم که در پی عرفان اهل بیت(ع) نیستیم.
چون عرفان اهل بیت(ع) عنقایی است که به شکار کسی درنمیآید، مگر خود ذوات معصومین و به تعبیری، عرفان اهل بیت در یک موقعیت حضوری خود اهل بیت(ع) است. پس اگر یک توجه مجددی کنیم، باید چنین گفت که عرفان اهل بیت(ع)، عرفانی است که در ساحتهای وجودی معصوم(ع) است و به همین دلیل نمیتوان ادعا کرد که انسان غیر معصوم به آن عرفان دسترسی دارد.
اما عرفان اهل بیتی را میتوانیم اینطور تصویر کرد که به آن دسته از بیاناتی در حوزه حقایق هستی گفته میشود که خود اهل بیت(ع) تبیین کردهاند. به تعبیری در حوزه عرفان اهل بیتی با جنبههایی از بیانات امامان معصوم مواجه هستیم که خود آن بزرگواران گوشه ای از شهودات خود را به صورت حصولی درآوردند. سخن بر این است که چطور میشود این بیانات را در یک ساختاری درآورد و به صورت عرفان اهل بیتی تبیین کرد. عرفان اهلبیتی عرفانی است که انسان با فهم عرفانی خویش به دنبال مقاصد و مرادات اهل بیت(ع) است و میخواهد آن بیانات را در مباحث عرفانی استنباط کند. بنابراین، میتوان با تکیه بر بیانات معصومین(ع) که حاصل آن دریافتها و وجدانهای عرفانیشان است،علمی بنام عرفان اهلبیتی ترسیم نمود.
سوالاتی چند در این خصوص وجود دارد که نقش تعیین کننده ای در علم عرفان اهلبیتی دارد. آیا عرفان اهل بیتی همانند فقه است؟ به این معنا، که در فقه با بکار گیری از علم اصول بهمراه فهم عرفی و آشنایی با روایات امکان استنباط وجود دارد، آیا در مواجه با عرفانی اهلبیتی میتوان همین سخن را گفت ؟ آیا میشود گفت بدون فهم و آگاهی از منازل سلوکی امکان فهم مقاصد و مرادات ائمه(ع) وجود دارد ؟ بعنوان مثال: چون مسئله شبیهسازی ۱۰۰ سال قبل مطرح نبود تبعا آراء فقهی هم در این خصوص وجود نداشت ، چرا که تصویری از شبیه سازی اصلا نبود. حال سوال این است که، کسی که منازل سلوکی را طی نکرده باشد، آیا میتواند از آن بیانات عرفانی معصومین گزاره عرفانی ای را استنباط کند وبه ساختار دربیاورد یا خیر؟ این سوال را با یک سوال دیگر تکمیل میتوان کرد که اصلاً معیار اهل بیت(ع) در درک معارف چیست؟ آیا اهل بیت(ع) فقط سلوک و شهود را معیار درک معارف میدانند؟ آیا سلوک را معیار نمیدانند و فقط به عقل بهاء میدهند یا اینکه در کنار سلوک و شهود عقل را نیز معیار میدانند؟
برای نمونه، فرض کنید انسان غیر مسلمانی در دانشگاههای خارج از کشور به اصول فقهی ما تسلط علمی و قدرت استنباط پیدا کند و بر اساس آن در خصوص شبیه سازی استنباط فقهی ارایه نماید. آیا در عرفان نیز میتوانیم همین بحث را مطرح کنیم، با این تعبیر که در حوزه عرفان درک شهودی لازم نبوده و امکان استنباط برای شخصی که فاقد درک شهودی و سلوکی است وجود دارد ؟ در حالیکه چنین نیست، ما در عرفان اهل بیت(ع) با گزارههای عرفانی اهل بیت(ع) روبهرو هستیم. زیرا عرفان مانند فقه و علوم دیگر اسلامی نیست. علوم عرفانی تا با قلب و جان انسان درگیر نشود، امکان درک درست از آن وجود ندارد.همچنین مشکلات دیگری نیز وجود دارد؛ از آن جمله اینکه در این استنباط عرفانی چگونه میتوان از خطای در اجتهاد و ظهورگیری مصون بود. چرا که یکی از راهکارها استنباط عرفانی همین ظهورگیری است، لذا وجود ملاک و معیار برای پرهیز از خطا ضروی است.
سوال بعدی اینکه رابطه عرفان اهل بیت(ع) با عرفان اسلامی موجود چیست؟ به تعبیری آیا قرار است یک عرفان مستقلی فراتر از عرفان اسلامی ارائه شود یا خیر؟ اگر خیر، میخواهیم چه کار کنیم؟ آیا میخواهیم مویداتی بیاوریم، بسیار خوب این کار بزرگان عرفان اسلامی از دیر باز انجام دادند و الان هم عده ای مشغول هستند.
یا اینکه نه، در عرفان اهلبیتی دنبال طرح نو هستیم، اگر چنین است، باید توجه داشت که با سوالات مذکور روبرو هستیم و اگر به دنبال آوردن مویدات نیسیم (که در جای خود کار بسیار ضروری است) و همچنین ایجاد طرح نوین هم نیسیم، سوال دیگر بوجود میآید و آن اینکه چه ربط و نسبتی بین عرفان اسلامی با عرفان اهلبیتی وجود دارد. این ربط و نسبت باید روشن شود. در عرفان عملی کارهایی شده است، اما در رابطه عرفان اهل بیتی با عرفان نظری این سوال همچنان وجود دارد.
|
دانشکده ها دانشکده شیعه شناسی |
خدمات فناوری اطلاعات سامانه جامع آموزش |
بیانیه رسالت دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین دانشگاه تخصصی ادیان و مذاهب در ایران، برخاسته از حوزه علمیه، ضمن شناخت ادیان و مذاهب و تعامل و گفت و گو با پیروان آنها با تکیه بر مشترکات، در جهت همبستگی انسانی، تقویت صلح، کاهش آلام بشری، گسترش معنویت و اخلاق و معرفی عالمانه اسلام بر اساس آموزه های اهل بیت علیهم السلام به پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص اقدام می نماید. |