شهادت حضرت زهرا (س) نباید تبدیل به جلسات ضربه زدن به وحدت امت اسلام تبدیل شود، بلکه باید مرز وحدت در این مساله رعایت شود.
امروز به روایتی سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) است؛ بانویی که در مکتب تربیتی اسلام پرورش یافت، ایمان و تقوا در ذرات وی جای داشت. آن حضرت الگوی جاودانه زنان عالم است. بدون تردید در میان زنان و بانوان اسلامی، فاطمه زهرا(س) محبوبترین چهره دینی، سیاسی، تقوایی و اخلاقی در میان مسلمانان و دیگر مردم جهان محسوب میشود. شخصیت حضرت فاطمه زهرا سیده نساءالعالمین (سرور زنان جهان) اسوه و الگویی کامل برای تمام زنان عاشق عفت و فضیلت است. در این گفتوگو سعی شده با توجه به مبانی معنوی و سیاسی حضرت زهرا (س) ایشان را به مثابه الگوی زنده و پویا برای دنیای امروز خود بدانیم و اینکه چگونه از ساحت وجودی ایشان الگوبرداری کنیم.
حضرت زهرا (س) فرزند رسولالله (ص) بودند و همچنین همسر حضرت علی (ع)، اما خودشان هم مشخصا سیره عبادی و سیاسی خاص خویش را داشتند. مقداری از این سیره عبادی و سیاسی را برای ما توضیح میدهید؟
البته ما دختر پیامبر اکرم (ص) بودن را ارزش اصلی فاطمه زهرا(س) میدانیم چون پیامبر بهانه خلقت و هستی و آفرینش است و این تنها فرزند و دختر آن پیامبر بزرگوار و تنها یادگار ایشان است. بنابراین ایشان ارزش اصلیشان به این شخصیت است اما بههرحال صرف دختر پیامبر اسلام بودن ارزش نیست. خود فرد هم باید ارزشهای ذاتی داشته باشد که حضرت زهرا(س) تمام این ارزشها را داشته است. ارزش ذاتی و شخصی خود حضرت زهرا (س) هم باعث شده است که رشد و کمال ایشان به مرتبه ظهور و بروز برسد.
سیره حضرت زهرا (س) امروزه چه کمکی میتواند به ما کند و مشخصا چگونه میتوانیم برای زندگی امروزمان الگوبرداری کنیم؟
اولا اصل ارزش زندگی هر کسی جوانیاش است و هر کس در جوانی هرچه باشد، در نهایت عمرش هم همان جوانی را ادامه میدهد. حضرت زهرا(س) این مرحله جوانیشان را بهشدت درک کرده و درست عمل کردند، درست زندگی کرده، تعلیم داده، کار تربیتی فرزندانشان را انجام داده و با همسر بزرگوارشان درست رفتار کردند بنابراین مهم نیست که حضرت زهرا (س) ٧٠ سال داشتند یا ٢٠ سال. مهم این است که در اوج جوانی که اوج توانایی هم است، فرد بتواند خودش را پایبند به اخلاق الهی کند درست مانند همان کاری که حضرت زهرا (س) انجام دادند و در آن عمر کوتاهشان نشان دادند که میتوانند سمبل و اسوه و الگو برای نیمی از جامعه ما که زنان هستند، باشند یعنی پیامبر اکرم (ص) اسوه و الگوی جامعه بشری بودند و حضرت زهرا (س) هم الگوی زنان جهان و سیدین عالمین بودند. بنابراین الگو بودن ایشان درس ماندگاری است که برای همیشه بشریت وجود دارد.
از یک طرف حضرت زهرا (س) سیره عبادی خاص خودشان را داشتند و از طرف دیگر فعالیتهای اجتماعی خودشان را پی میگرفتند. آیا به نظر شما این سیره عبادی مانعی بر سر راه فعالیتهای اجتماعی نبوده است؟ سیره حضرت زهرا(س) چگونه نشان میدهد که این دو با هم قابل جمع است؟
برای اینکه اصل دین و آیین و اعتقاد ما بر این است که دیانت ما و سیاست ما یکی است و زندگی اجتماعی و زندگی شخصی از یکدیگر جدا نیستند. حضرت زهرا (س) هم به عنوان یک مسلمان مسجد برایش هم محل عبادت است و هم اردوگاهی که پیامبر لشکر را از آن طرحریزی فرمودند. بنابراین مسجد هم پایگاه جنگ و مسائل نظامی است و هم پایگاه عبادت و هم محل سخنرانی و روشنگری و خطبهها و ملاقاتهای پیامبر و ملاقات با پادشاهان جهان بوده است. مسجدی که محل عبادت بوده، در عین حال محل سیاست و تجهیز ارتش و... هم بوده است. بنابراین سیاست ما با دیانت ما هیچ فاصلهای ندارد و حضرت زهرا (س) هم زندگی عبادی و فردیشان از زندگی اجتماعی و سیاسیشان جدا نبوده و همه آنها در ابعاد و تکمیلکننده ابعاد یک شخصیت بودهاند.
قبل از مبعوث شدن پیامبر اکرم (ص) شاهد هستیم که جایگاه زن در جامعه عربستان آن دوران، جایگاهی بسیار پایین و شکننده است. بعد از آن است که میبیینم که حضرت زهرا (س) چه در زمان پیامبر اکرم (ص) و چه در زمان حضرت علی(ع) دوشادوش آنها در فعالیتهای اجتماعی شرکت میکنند. با توجه به اینکه مبانی اسلامی را هم در اوج خودشان داشتهاند. چگونه میتوان الگویی برای جامعه امروز ما باشد؟
اصلا شاید مصلحت این بوده است که در جامعهای که زن و دختر اینقدر تحقیر میشدند، پیامبر(ص) اینقدر به فرزند و دختر خودشان احترام قایل میشدند و جایگاه زن را در جامعه نشان میدادند. پیامبر اکرم (ص) هر موقع میخواستند وارد شوند به فاطمهزهرا (س) سلام میکردند و هر موقع هم میخواستند به سفری بروند خداحافظی میکردند. جملاتی که پیامبر عظیمالشأن اسلام در حق دخترشان میگفتند نشاندهنده این است که میخواهند جایگاه زن را در جامعه ارزشگذاری کنند و درحقیقت مصلحت بوده است که ایشان هم بتوانند چنان پوشش فکری و معنویای را در جامعه به زنان بدهند که باور کنند زنان میتوانند به چنان شأنی برسند که پدرشان اینطور درباره آنها صحبت کنند و از طرف دیگر هم بتوانند پاسخ رفتار زشت عربهای جاهلی با زنان را داده باشند. بنابراین میتوان گفت که مصلحت خداوند بوده که پیامبر فرزند پسری نداشتند و تنها دخترشان الگو و اسوه زنان جهان شود و احترام و محبت پیامبر به این دختر، جایگاه زن را در جهان آن روز تبیین میکند.
اگر بخواهیم در مورد مطالعاتی که در سیره زندگی حضرت زهرا شکل گرفته صحبت کنیم، میتوانیم از سه جهت بررسی کنیم؛ یکی آن چیزی که در عالم تشیع بوده است، دیگری آن چیزی که اهالی سنت انجام دادهاند و سوم هم تحقیقاتی که غربیها در مورد حضرت زهرا(س) انجام دادهاند. به نظر شما این روند چگونه بوده است؟ در کجاها بیشتر کار شده، کجاها عمق بیشتری داشته است؟ آیا جهتگیریهای خاصی هم بوده است؟ به طور کلی این تحقیقات را چگونه میبینید؟
به نظر من همه در این نکته مشترک هستند که حضرت زهرا (س) فرزند برجسته پیامبر است و محققان شیعه و سنی و غربشناسان بدون غرض همگی به این نتیجه رسیدهاند و نتیجه تحقیقات یکی است. منتها وسعت و ذیلش فرق میکند و دایره دید افراد نسبت به دختر مکرم پیامبر با یکدیگر تفاوت دارد. بعضیها مانند شیعیان مقام خیلی درستتری برای ایشان قایل هستند مانند آن فرمایش حضرت امام (ره) که فرمودند با رحلت پیامبر، وحی بین آسمان و زمین قطع نشد و برای حضرت زهرا (س) هم پیام الهی صادر شد. این اعتقاد ناب شیعی است جایگاه حضرت زهرا (س) را مشخص میکند. اهل سنت هم انصافا در مورد حضرت زهرا (س) کوتاهی نکردند و شأن آن بزرگوار را در چارچوب دیدگاههای خودشان کاملا بجا میدانند و قبول دارند.
به نظرتان در چه جاهایی در مورد معرفی حضرت زهرا (س) نقطه قوت داریم و در چه جاهایی نقطه ضعف داریم و اگر در این زمینه کتاب یا تحقیقات خوبی صورت گرفته باشد، آیا میتوانید نام ببرید؟
تحقیقات بسیار زیادی در مورد حضرت زهرا (س) انجام شده است. کتابهای خوبی هم نوشته شده است. یکی از بهترین کتابها، «بانوی نمونه اسلام» آیتا... امینی است که از زمان قبل از انقلاب چاپ میشده و چاپ آن همچنان هم ادامه دارد و هر سال هم که میگذرد، این کتاب باز هم جایگاه و ارزش خودش را دارد. کتابهای زیاد دیگری هم درباره حضرت زهرا(س) نوشته شده است اما ما باید بیشتر الگوی تربیتی و عملی را گسترش دهیم. ما اگر هزار بار هم صفات حضرت زهرا (س) را خوانده، نوشته و دیده باشیم، اگر ١٠ درصد از این صفات را در جامعه پیاده کنیم، بهتر است. این معادل همان شعر در فارسی است که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست». ما باید زنها و فرزندانمان را در جامعه مثل حضرت زهرا(س) و با همان مشی تربیت کنیم. ما بیشتر از اینکه خواهان توسعه علمی و گسترش مفاهیم راجع به حضرت زهرا (س) باشیم، باید در پی تربیت نسلی باشیم که به آن حضرت معتقد علاقهمند باشند و فرمانبردار تفکر آن حضرت باشند و پیروی کنند. هر چه بحث را به عمل و تربیت اخلاقی در آن سیره نزدیکتر کنیم، بیشتر مفید فایده خواهد بود تا بحثهای نظری در مورد ایشان گسترش پیدا کند. البته آن هم در جایگاه خودش لازم است اما این ضروریتر است.
به بحثهای عملی اشاره کردید. به نظر شما پیشنیاز و موفقیت بیشتر در این حوزه چیست و چه کسانی متولی آن هستند و چه کارهایی باید انجام دهند؟
پیشدبستانیها و مدارس ابتدایی پیشنیاز هستند. ذهن بچههای کوچک را باید آماده کرد. باید به بچهها گفت که نیازمند الگوی شخصیتی هستند و ویژگیهای این الگوی شخصیتی هم شامل چه چیزهایی است. باید چنین چیزی را در جامعه جا انداخت و بدینگونه فرزندان را تربیت کرد.
یعنی باید از پایه شروع کرد؟
بله همینطور است.
نکته خاصی هم مدنظرتان است که بخواهید مطرح کنید؟
حضرت زهرا (س) بالاترین و باارزشترین زنی است که در عالم بشریت میشناسیم و جزو چهار زن برجسته عالم است و همراه آسیه و مریم و خدیجه، برترین زنهای جهان هستند. باید بدانیم که شهادت حضرت زهرا (س) هم باید به مکتب حیاتبخش و وحدتبخش اسلام کمک کند. باید تلاش کنیم فضایل آن حضرت را توضیح دهیم و از این شهادت به عنوان رمز وحدت در جهان اسلام استفاده کنیم تا خدای ناکرده تسلیم مسائل اختلافی نشویم. شهادت حضرت زهرا (س) نباید تبدیل به جلسات ضربه زدن به وحدت امت اسلام تبدیل شود، بلکه باید مرز وحدت در این مساله رعایت شود. این شهادت همواره سیره بزرگان ما بوده است. آیتا... بهجت میفرمودند که در ایام شهادت حضرت زهرا (س) ویژگیهای شخصیتی آن حضرت بیان شود. مقام معظم رهبری در روضهای که در منزلشان برگزار میشود تلاش میکنند تا خطبا در مورد فضایل آن حضرت صحبت کنند.
منبع: روزنامه اعتماد
|
دانشکده ها دانشکده شیعه شناسی |
خدمات فناوری اطلاعات سامانه جامع آموزش |
بیانیه رسالت دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین دانشگاه تخصصی ادیان و مذاهب در ایران، برخاسته از حوزه علمیه، ضمن شناخت ادیان و مذاهب و تعامل و گفت و گو با پیروان آنها با تکیه بر مشترکات، در جهت همبستگی انسانی، تقویت صلح، کاهش آلام بشری، گسترش معنویت و اخلاق و معرفی عالمانه اسلام بر اساس آموزه های اهل بیت علیهم السلام به پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص اقدام می نماید. |