فیلم سینمایی «یتیمخانه ایران» روز سهشنبه 19 بهمن در سالن آیه مدرسه اسلامی هنر برای جمعی از دانشجویان، کارمندان و اساتید دانشگاه ادیان و مذاهب بهصورت اختصاصی اکران شد. خانم زینب کهنی از دانشجویان دانشگاه که به تماشای این فیلم نشسته، نقدی بر آن نوشته که معاونت فرهنگی آن را برای انتشار در اختیار سایت دانشگاه قرار داده است:
تفرقه بینداز و حکومت کن، روش و سیاستی انگلیسی و کارآمد برای سلطه بر جهان که مبدأ شروع آن را کشورهای جهان سوم بخصوص مسلمانان تشکیل میدهند.
فیلم یتیمخانه ایران که مدتی است از اکران آن بر روی پردهٔ سینما میگذرد به زیبایی دورهای از تاریخ را به تصویر کشیده که به گفتهٔ مناظرات خود فیلم هیچ منبعی در طول تاریخ حتی برگی از کتابهای درسی نیز به آن اشارهای نکرده است و تنها دلیل آن را میتوان سیاست انگلیسی دانست که کارگزاران آن در پی رخنه کردن در امور داخلی یک کشور بکار میبستند تشیع انگلیسی که همان بیمحتوا کردن تشیع و در حد سطحی نگهداشتن آن است، پرورش نیروهای خودی (جاسوسی پروری) در درون نظام، ادعای نوعدوستی ظاهری و ایجاد تفرقه و سیاست نرم که بههیچوجه ذهن دیگری را مشغول خود نمیکند، از مواردی است که در این فیلم تاریخی به زیبایی به آن پرداختهشده و حقایقی را بیان میکند که حتی امروزه نیز از سوی این قدرت سیاسی دیده میشود.
یتیمخانه ایران با اشاره به قحطی و خشکسالی و مریضی در سالهای 1295 تا 1297 به کام مرگ فرورفتن بیش از نیمی از مردم ایران را توسط سیاست بیرحمانه این استعمارگر پیر به تصویر کشیده است. ژنرالی که با شناخت از مردم و رهبران ایران با حیله راه را به فروش غله و گندم و دارو میبندد و البته که چنین امری محقق نمیشد مگر به یاری افرادی داخلی نفوذی.
حضور روحانی با تشیع انگلیسی در فیلم و یا افرادی ثروتمند از اقلیتهای مذهبی و عمالی که وابسته به این رژیم هستند خود حاکی از آن است و بیانگر این ضربالمثل که تبر دسته خود را نمیشکند بلکه وسیلهٔ این کار قرار میگیرد حال دانسته یا ندانسته. اسلام آمریکایی که امام خمینی (ره) از آن میگفتند و تشیع انگلیسی در این فیلم با حضور دو شخص روحانی مذهبی به نمایش گذاشتهشده فردی که تنها راهحل را در تقیه و دوری از سیاست میداند و نقش مقابل که روحانی مردمی است و علاوه بر حضور در بین مردم دارای ذهنی سیاسی است و از تمام اعمال و کارگزاران نالایق نردبانی میسازد برای نجات جان مردم، سیاستمداران ایرانی در این فیلم بسیار متفکر و اهلقلم ظاهر شدند و به صورتی هرکدام چه نسب و چه دولتی وابسته به رژیم سلطه هستند حتی در هیاهوی قحطی و فقر و مریضی فرار را برقرار ترجیح میدهند و هرگونه وابستگی دخلی به کشور و دینشان را نفی میکنند و با حضور و همراهی خود یا فرزندانشان در میان دشمن هرچند حقیرانه و پست سعی در نجات جان خود و یا شاید در آینده بر تختنشینی خود و یا همراهانشان رادارند.
اما در این میان نقش مردم کوچه و بازار که قشر آسیبپذیر را تشکیل میدهند در فیلم بسیار پررنگ است مردمی ساده و داشمشتی و لوتی که این با این نام خوانده میشوند گاهی قدرت و ثروت زیادی آدمی را از اصل خویش میکند و به پستی میرساند و گاهی از هیچ نبودن میشود به بزرگی رسید.
چند گفتگوی زیبا در این فیلم به چشم میخورد: اینکه همین افراد لوتی و داشمشتی هستند که غیرت و شرف را بر پیشرفت بیشرفانه که عهدنامههای ننگین ترکمانچای و گلستان را در پی داشت مقدم میدانند و در این فیلم قهرمانانش را شکل میدهند و بهدوراز هرگونه ذهن سیاسی امر واجب را در نجات مردم خود در آن حال میدانند و سکانس دیگری که کارگزار انگلیسی که از حضور مردم و قهرمان جنگی آنان وحشت دارد و در پی او آمده چراکه وحدت را خلاف تفرقه میداند و به خمر نشستن اهدافش را در نبود رهبری میداند با این دیالوگ که شما لیاقت ندارید چرا نمیتوانید متحد باشید و درواقع قصد انکار نقش رهبر دینی آن زمان را دارد خشم جوان نو آگاهی را که پدرش از عمال است را برمیانگیزد.
باری این فیلم به جهت اشاره به قسمتی از تاریخ دردناک هرگز نانوشته شدهٔ ایران در این دورهٔ تاریخی حال باید دید به چه جهت، شاید هنوز هم افرادی نفوذی در داخل وجود دارند که به بیرنگی نقش استعمارگر بپردازند بسیار موردتوجه بوده، ژنرالی که بهخوبی ملت و رهبرانش را شناخته و باسیاستی نرم سعی در فروپاشی کشوری با این تمدن را دارد و وجود شاهانی نالایق در کشور که در فیلم هرگز متأسفانه به آن اشاره نشده اما زیرکانه میتوان فهمید، پادشاهانی که با فروش ارضی کشور به تفریح در کشورهای اروپایی و بزرگتر کردن حرمسراهای خو میپردازند و از حال مردم خود بیخبرند.
در انتهای فیلم در دیالوگی کاملاً سیاستمدارانه آمده که انبارهای پرشدهای که توسط فردی از اقلیتهای مذهبی ایرانی که گماشته انگلیس است پرشده، انبارهای شاهی هستند تا ذهن مردم را از نقش فرد اصلی این سیاست ناپاک به دور کند و عامل انگلیسی پس از انکار حقیقت میگوید: خودتان میدانید و مردمتان و انبارهای شاهانهٔ شما و اینچنین میشود که دلیلی برای اثبات نمیماند.
* زینب کهنی دانشجوی دانشگاه ادیان و مذاهب
|
دانشکده ها دانشکده شیعه شناسی |
خدمات فناوری اطلاعات سامانه جامع آموزش |
بیانیه رسالت دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین دانشگاه تخصصی ادیان و مذاهب در ایران، برخاسته از حوزه علمیه، ضمن شناخت ادیان و مذاهب و تعامل و گفت و گو با پیروان آنها با تکیه بر مشترکات، در جهت همبستگی انسانی، تقویت صلح، کاهش آلام بشری، گسترش معنویت و اخلاق و معرفی عالمانه اسلام بر اساس آموزه های اهل بیت علیهم السلام به پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص اقدام می نماید. |