نخستین دور نشست دانشگاهی گفتوگوی ادیان در روز جمعه ششم اسفندماه (برابر با 5 نوامبر 2017) از سوی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی و باهمکاری دپارتمان مطالعات ادیان دانشگاه لگون آکرا و مشارکت مرکز بینالمللی گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات در محل سالن اجلاس مطالعات افریقایی کوام نکرومه دانشگاه لگون آکرا در غنا با عنوان "همزیستی مسالمتآمیز ادیان، فرصتی برای مقابله با افراطگرایی و خشونت دینی" برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب، در این نشست که با حضور آقای دکتر طالبی دارابی عضو هیئت علمی و مدیر گروه دینشناسی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد، آقای ایپکچی رایزن فرهنگی، ضمن قدردانی از دپارتمان مطالعات ادیان دانشکده علوم انسانی دانشگاه لگون اکرا، حضور دکتر طالبی دارابی، استاد اعزامی از جانب مرکز گفتوگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات را غنیمتی در کنار حضور سایر اساتید مدعو در این نشست دانست و اظهار امیدواری نمود تا نتایج این نوع نشست علمی، در کندوکاو فکری گفتمان دینی اسلام، مسیحیت و ادیان سنتی غنا، بتواند بهعنوان مقدمهای لازم و مفید برای تداوم و توسعه اینگونه نشستهای علمی دینی بهطور دوجانبه باشد.
در ادامه محققان و اساتید دانشگاهی ایران و غنا به ارائه مقاله و بررسی علمی و دانشگاهی و امتیازات و نارساییها و کارکردهای علمی و عمومی این تحقیقات در رفع و جلوگیری از خشونت پرداختند.
دکتر باقر طالبی دارابی، استادیار گروه دینشناسی دانشگاه ادیان و مذاهب، مقالهاش را با عنوان نسبت میان دینپژوهی و مسئله خشونت و افراطگرایی دینی ارائه کرد. وی در این مقاله به طرح پرسش درباره تحولات دینی و بازسازی هویتها در میان متدینین و منشأهای این هویتها و نیز با طرح این پرسش که مسئله موسوم به «خشونت دینی» چیست به شرح و بسط مبانی دانشگاهی و غیردانشگاهی در بحث از این مشکل جهان پرداخت و از شکاف میان پنداشت دانشگاهی و محققانه از خشونت دینی و تصور عامه در فضای عمومی از آن سخن گفت.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تأکید کرد که مسئله خشونت دینی پدیدهای است که درباره معنا و پیامدهای آن باید بررسیهای دانشگاهی و علمی، بیطرفانه صورت بگیرد. واقعیتهای موجود از آسیب جدی در مفهوم و برداشت از خشونت دینی و افراطگرایی برخوردار است و این ناشی از مداخله عناصر غیرمتخصص و بیطرف در این موضوع است. فقدان بحث و تحقیق جدی دانشگاهی و غلبه اطلاعات رسانهای سطحی و اظهارنظرهای افرادی که بهغلط «متخصص خشونت مذهبی» معرفی میشوند موجب شده است که این پدیده به موجودی برساختهٔ اطلاعات رسانهای و مداخلات سیاسیون و برخی نهادهای دینی تبدیل شود. نسبت دادن این پدیده با عناوینی مانند «تروریسم اسلامی» و «اسلام تروریستی» به اسلام و مردم مسلمان خود زاییده همین برساخته رسانهای و سیاسی است. سلطه گفتمان غیردانشگاهی درباره «خشونت دینی» و شیوههای تولید و انتقال اطلاعات دراینباره، ازنظر گفتمان دینپژوهانه و رویکردهای موجود در این گفتمان ناکافی، جانبدارانه و غیرقابل اعتنا است.
دکتر طالبی افزود: طی سالهای اخیر، شاهد افزایش خشونت دینی در جهان هستیم. علیرغم ادعاهای بسیاری در خصوص تحلیل خشونت دینی، هدف اصلی مقاله من درواقع تبیین تداوم نوعی جهل و بیاطلاعی در فضای عمومی نسبت به این مسئله است و مطالعات دانشگاهی در این خصوص یا اندک است و یا آنهایی که انجامشده است به فضای عمومی و درک عامه مردم راه پیدا نمیکنند. دراینبین تحلیل مفهوم موسوم به «تروریسم اسلامی» از آسیب جدیتری برخوردار است و به همین علت از مبانی علمی و تحلیلی دقیق برخوردار نیست و موجب مشکلات فراوانی در سطح علمی و میان مردم شده است.
دکتر طالبی با تقسیمبندی رویکردها به این مسئله بیان داشت که دراین میان شاهد دوگونه تحقیقات علمی هستیم که یکی بر پایه همان تصویر برساخته غیر کارشناسانه و رسانهای استوار است و صرفاً مفاهیمی مانند گروههای افراطی چون بوکو حرام، الشباب و القاعده را تکرار میکنند و روش دوم از جانب اساتیدی که برم بنای علمی گام برداشتهاند و سعی دارند تصویر برساخته رایج میان مردم را نارسا دانسته انجام میگیرد که سعی میکند با اتخاذ روش بیطرفی ارزشی، به بررسی موضوع خشونت دینی مبادرت کند.
دکتر طالبی دارابی با اشاره به اینکه این نوع دوم که اساتید در حوزه دینشناسی آن را تعقیب میکنند پرسشهای را مطرح میکند که جریان رسانهای تمایلی به طرح و گسترش آن ندارد. یکی از سؤالات علمی که بر این مبنا طرح میشود این است که چرا جوانان باهوش مسلمان رشد و پرورشیافته در کشورهای غربی مدعی مبارزه با خشونت و تروریسم، از آن «جوامع آزاد و پیشرفته» برای پیوستن به داعش کوچ میکنند تا با شعار مبارزه باهمان کشورهای غربی، مسلمانان (شیعیان عراق) را هدف قرار دهند؟ چرا چنین سؤالاتی برای افکار عمومی مردم جهان موردبررسی و تحلیل علمی قرار نگرفته است؟ و چرا فقط در یکسو نگاه ایدئولوژیک و در سوی دیگر بیتوجهی به این نوع پرسشها میشود؟
این عضو دانشگاه ادیان و نماینده مرکز بینالمللی گفتگوی ادیان در ادامه با گونهشناسی مواضع درباره خشونت دینی آن را به سه قسم جدلی- ردیهای (رسانهای – سیاسی)، دفاعی- جانبدارانه (هواداران گروههای تروریستی)، علمی – تحقیقی (مطالعه علمی ادیان) قابلتقسیم دانست و افزود: امروزه " خشونت دینی" بیشتر توسط رسانههای غربی به "تروریسم اسلامی" برای مردم معرفی میشود. لذا جامعه علمی موظف است تا از دو مسیر مشکل را رفع نماید:
دکتر طالبی دارابی جامعهشناس دین و فرهنگ اضافه کرد که شناخت عینی و ابژهای این پدیده که در مطالعات جامعهشناختی دین و فرهنگ شروعشده است میتواند خردورزی مدارا گرایانه را افزایش دهد و درک علمی و عمومی از مفهوم خشونت دینی و افراطگرایی مذهبی را با واقعیتها بسنجد. این سنجش اگر به میان مردم راه پیدا کند، آمادگی ذهنی بهتری برای مبارزه با خشونت گران پدید میآید و در عمل نیز نگرشهای جانبدارانه و جدلی و ردیهای بسیار کم میشود. اتهام و برچسب زنی به دینها ازجمله اسلام، حتی اگر انجام شود، مقبول افکار عمومی نمیشود.
سخنران دیگر بخش ارائه مقاله علمی در هماندیشی، کشیش مسیحی متدیست دکتر ناتان ساموینی (Nathan I.Samwini) استاد دپارتمان مطالعات دینی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کوماسی غنا بود که با اشاره به اهمیت عنوان هماندیشی در مقاله خود گفت:
همه ما انسانیم و یک خون در رگهایمان جاری است باید گفتگو را بتوانیم در فضای صلح داشته باشیم که مسلمانان و مسیحیان بتوانند راحت باهم به صحبت بنشینند. وقتیکه باهم حرف میزنیم اگر مشکلی هم باشد حل میشود، رهبران ادیان باید بتوانند با یکدیگر به صحبت بنشینند که اگر روزی هم برخی طرفداران ما درجایی درگیری و جنگی داشتند، بفهمند که راه آشتی چیست؟
وی در بخش دیگری از سخنرانیاش افزود: باید دانست که جامعه از جمع افرادی تشکیلشده که اگر نتوانند باهم گفتگو و همزیستی داشته باشند، جامعه مسیر خوبی را طی نمیکند. این گفتگو نباید فقط از جانب مسجد یا کلیسایی خاص باشد، باید اجتماع مساجد و کلیساها را هم در نظر گرفت و مقصود من از مساجد و کلیساها همان تکثر و پذیرش آن در گفتگوی میان ادیان و شاخههای مختلف هر دین است. البته به لحاظ اخلاقی و درونی باید در گفتگوها صادق باشیم و در بیان حقیقت باورها و نگرشها، پنهانکاری نکنیم.
این استاد دانشگاه که چهرهای فعال در عرصه مناسبات و روابط اسلام و مسیحیت است با اشاره به تجربههای خویش در این رابطه و نیز تجربه تحصیل و تحقیق درباره روابط اسلام و مسیحت در انگلستان در قالب پروژهٔ معروف دانشگاه بیرمینگام که با مدیریت دیوید توماس انجام میشود، گفت: روابط این دو دین ازنظر من روابط عمیق و توام با تاریخی بلند است و البته مبنای آن بر مفهوم «انسانیت» استوار است. ازنظر من انسانیت و اهمیت انسان میتواند بهترین مبنا برای گفتگو و تعامل ادیان باشد و از این نظر باید به مسئله «ما» و «دیگران» یا همان مسئله «خودی» و «غیرخودی» در تعالیم ادیان توجه بیشتری شود. بر این اساس ازنظر من دینها برای دیگران حقوقی قائلاند و ما باید در عرصه عمل اجتماعی به آن توجه کنیم تا وارد منازعات میان ما و شما نشویم. ما همه انسانیم و در قالب انسانیت باید زندگی کنیم و دینها همین را به ما میآموزد.
در ادامه سه نفر از اساتید دانشگاهی به ابراز نظر درباره دو سخنرانی اصلی پرداختند. در این قسمت هرکدام از اساتید با اشاره به بخشهایی از مقالات ارائهشده بهتوسط دکتر طالبی دارابی و دکتر ناتام ساموینی، بحث را پی گرفتند. یکی از اساتید دانشگاه لگون که خود از پیروان و نیز محققان سنت دینی بومی آفریقایی بود با اشاره به ادیان سنتی غنا و اهمیت پرداختن به فرهنگ دینی ادیان سنتی در گفتگوی دینی گفت: ما معتقدیم برخی آموزههای اسلام و مسیحیت مطلوب است چرا؟ چون مکتب دینی ما چنین چیزی را به ما میگوید که تعصب نداشته باشیم و آزادفکر باشیم. وی با اشاره به برخی از مطالب سخنرانان، به طرح دیدگاه و مبانی دینی از منظر ادیان سنتی آفریقایی اشاره کرد و گفت: برای بررسی مسئله خشونت دینی باید به سنتهای دینیمان مراجعه کنیم و درکمان از جامعه و فرد را بررسی کنیم. درک مسلمانان از جامعه چیست؟ امت در میان مسلمانان چه معنا دارد؟ آیا معنای امت اسلامی، پیروان این دین را در مقابل و جدای از ادیان دیگر قرار نمیدهد؟ یا درک مسیحیت از جامعه چیست؟ جهان مسیحی و باورمندان عیسی و کسانی که به عیسی باور ندارند، موجب شکاف نمیشود؟ بومیان آفریقایی و جماعتهای دینی آنها چه معنا دارد؟ آیا درک سنتهای دینی آفریقایی از فرد و جامعه موجب شکاف میان ما و آنها نمیشود.
وی در جمعبندی پرسشهای خود به مفهوم مشترک خدا اشاره کرد و بیان داشت که مفهوم خدا که حقیقتی در همه ادیان است میتواند وحدتبخش همه باشد.
این استاد سنتهای دینی آفریقایی افزود هدف سنتهای آفریقایی نیک زیستی برای همه انسانهاست و از منظر این سنتها تعارضات درونی افراد در بررسی خشونت مذهبی مهم است. ازنظر سنتهای دینی آفریقایی اگر به تحلیل خشونت دینی مبادرت کنیم، تعارضهای درونی یکی از عوامل مهم اقدام فرد به خشونت است.
دکتر آبامفو (Abamfo) یکی دیگر از اساتید دپارتمان ادیان دانشگاه لگون غنا بهعنوان نفر دوم نقد و بررسی مقالات به ارائه دیدگاههای خود پرداخت و بیان داشت که دینداریهای دینداران جدی نیست. اگر دینداران زیست دینی را جدیتر بگیرند، راه برای تعامل بهتر میشود.
وی با اشاره به نقش متون دینی در شکلگیری اندیشه دینداران درباره دیگران گفت: بهرغم اهمیتی که این متون دارند، اما ابهامات موجود در آن و نیازمندی آنها به تفسیر کار را مشکل ساخته است. این ابهام باید از طریق گفتگوی درونی و نقادی درونی میان هر دینی حل شود. بنابراین اگر یک گروه تروریستی خود را اسلامی یا میسحی معرفی کند، نمیتوان گفت او مسلمان یا مسیحی نیست مگر آنکه یک تفسیر درست از متون دینی و دینداری به دست داده شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه رسانهها تصویری ساختهاند که بررسیهای علمی و دانشگاهی برای اصلاح آن باید تلاش کنند اظهار داشت البته مسئله و بحران تصویر نادرست از خشونت دینی محدود به شبکههای خبری ماهوارهای نیست و شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام هم در آن بسیار دخیل هستند. انسانیت بهمثابه مبنای سنتهای دینی خود برخوردار از تفسیرهای گوناگون در ادیان مختلف است که بررسیهای بیشتری میطلبد.
وی در پایان سخن خود از انتساب خشونت دینی به اسلام ابراز تأسف کرد و گفت برچسب زدن بد است. مبنای تعاملات ما باید حقوق بشر و ارزشهای جهانی حقوق انسانی باشد. دینها در متن خود این ارزشها را پاس میدارند و خشونت و کشتار انسانها را روا نمیدارند.
آخرین ناقد در این بخش از هماندیشی دکتر حسین ابراهیم ادریس مدیر گروه دینشناسی دانشگاه اسلامی غنا بود که با اشاره به آیاتی از قرآن گفت: اسلام میگوید انسان باید به انسان دیگر احترام کند. قرآن میگوید ما انسانها را زن و مرد و در قالب قبیله و اجتماعات گوناگون آفریدم تا باهم تعامل کنند.
وی افزود: دلیل اینکه میگوییم ممکن نیست مسلمان یا گروهی از مسلمانان دست به قتل دیگران و حتی همکیشان خودشان بزنند وجود همین آیات در قرآن است. بر همین اساس همانطور که در سخنرانی اصلی بیان شد، تصویر نادرست از خشونت مذهبی با عنوان تروریسم اسلامی غلط است و این گروههای با استناد به آیات قران، نمیتوانند مسلمان باشند.
این استاد مسلمان شیعه دانشگاه اسلامی غنا که به جامعه المصطفی ایران وابسته است در پایان بیان داشت که برای ممانعت از خشونت دینی و ایجاد همزیستی ادیان باید روی ارزشهای دینی تأکید کرد.
پس این سه سخنران، دکتر طالبی بار دیگر برای توضیح بیشتر و پاسخ برخی دیدگاهها نکاتی را بیان کرد. وی با اشاره به برخی نکات از سه استاد گفت: دغدغه همه ما گفتگوی ادیان است و تعامل میان دینداران و رواج رواداری میان دینها و سنتهایی است که در جهان وجود دارند. هدف همه ما از ایجاد این تعامل همزیستی است. اما باید توجه داشت همزیستی زمانی تحقق مییابد که ما از سه رویکرد عمده مطرح در میان مناسبات دینی موضعی را برگزینیم که این امر را ممکن میکند.
دکتر طالبی دارابی افزود: از میان سه رویکرد انحصارگرایی، شمول گرایی و تکثرگرایی که در میان عالمان دینپژوه و محققان امر گفتگوی ادیان مطرح است، مناسبترین رویکرد که میتواند «تعارف و تعامل» میان انسانها را برقرار سازد و درعینحال تنوع و تکثر را نیز الهی بداند و به رسمیت بشناسد، رویکرد شمول گرایانه است که میگوید اگرچه من حق هستم اما تو نیز بیبهره از حقیقت نیستی. این رویکرد در مقابل انحصارگرایی قرار دارد که میگوید تمام حقیقت نزد من است و در دین و دینداری تو هیچ حقیقتی نیست. رویکرد سوم اصولاً همه ادیان را برخوردار از حقیقت یکسان میداند و از این نظر بر پایه این رویکرد اصولاً صورتمسئله برای گفتگوی ادیان پاک میشود.
دکتر طالبی ضمن اشاره به رویکرد شمولگرایانه حاکم بر نگاه جمهوری اسلامی بهعنوان یک حکومت دینی و نهادهای گفتگوی ادیان آن مانند مرکز بینالمللی گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: ایران و مراکز علمی و دانشگاهی آن ازجمله دانشگاه ادیان و مذاهب نماد نگاه شمول گرایانه هستند. گفتگو و تعامل ادیان و نیز نگاههای علمی دینپژوهانه کارایی ایجاد زندگی مسالمتآمیز میان دینداران مختلف را ندارند مگر اینکه بر رویکرد شمولگرایانه استوار شوند و ضمن به رسمیت شناختن تنوع و تفاوت میان ادیان، بر هدف مشترک آنها یعنی کاهش رنج بشر و نجات آنها تأکید کنند و گفتگوی ادیان را از صرف طرح مباحث انتزاعی الهیاتی به یک کنش فعال اجتماعی تبدیل کنند.
در ادامه هماندیشی در بخش اظهارنظر عمومی شرکتکنندگان، چند نفر به اظهارنظر و طرح پرسش یا توضیح بخش خاصی از مطالب مطرحشده پرداختند.
دکتر سیبویه زکریا استاد مدعو دپارتمان مطالعات ادیان دانشگاه شهر کوماسی غنا در این قسمت از برنامه در بحث مشارکت کرده و گفت:
مباحثی که مطرح شد سؤالاتی را بیان نموده که لازم است سؤال مهمی را ارائه کنم: حقیقت چیست و حق کدام است؟
اینکه ادعا میشود هرکس فکر میکند حقیقت نزد اوست؟ اصلاً حقیقت خود چیست؟ چه چیزی را باید قبول کرد و چه را نباید پذیرفت؟ چه چیزی را باید قبول کنیم؟ از میان تفاوتها آیا انتخاب من درست است؟ یا کدام گفته را از چه کسی باید قبول کرد؟
وقتی خود تروریستها خود را مسلمان میخوانند میگویند ما مسلمانیم. اما مسلمانی هم میگویند این گروه تروریستی مسلمان نیستند. اگر تروریستها ادعای مسلمانی دارند چرا دست به کشتن میزنند چرا در دست آنها علامت صلیب حکشده و چراهای فراوان دیگر. حادثه 11 سپتامبر خود مسلمانان را هدف گرفته. برخی تروریستها که ادعای مسلمانی دارند حتی کمی از سوره فاتحه را نمیتوانند بخوانند. لذا، جدای از همه شنیدهها باید ما حقیقت را بشناسیم.
در ادامه برنامه پرسش و پاسخهایی از سوی روسای دپارتمانهای دینی، اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی مطرح شد.
پایانبخش این هماندیشی یکروزه دعا بود که توسط استاد مسلمان، دکتر سیبویه زکریا انجام شد. وی با قرائت سوره حمد و نیز دعاهایی از قرآن کریم برای صلح و دوستی و گسترش معنویت و اخلاق و نیز تداوم ثبات در ایران و کشور غنا و حل بحرانهای کشورهای اسلامی و رفع و دفع خشونت از خداوند طلب یاری کرد. یادآور میشود که در ابتدا و شروع جلسه یکی از مسیحیان دعاهایی نیز برای تبرک و موفقیت هماندیشی خواند.
***
منتشر شده در: وبسایت مرکز گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات
|
دانشکده ها دانشکده شیعه شناسی |
خدمات فناوری اطلاعات سامانه جامع آموزش |
بیانیه رسالت دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین دانشگاه تخصصی ادیان و مذاهب در ایران، برخاسته از حوزه علمیه، ضمن شناخت ادیان و مذاهب و تعامل و گفت و گو با پیروان آنها با تکیه بر مشترکات، در جهت همبستگی انسانی، تقویت صلح، کاهش آلام بشری، گسترش معنویت و اخلاق و معرفی عالمانه اسلام بر اساس آموزه های اهل بیت علیهم السلام به پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص اقدام می نماید. |