دانشگاه ادیان و مذاهب
  ورود به سامانه
نام کاربری
 
وب سایت دانشگاه
سامانه جامع آموزش
سامانه آموزش مجازی
پست الکترونیک
کلمه عبور
AR EN FA
 
آخرین مطالب
حجت الاسلام والمسلمین براتی مطرح کرد؛
خانه کعبه می تواند به تفاهم ملل و صلح جهانی کمک کند
در گفت‌وگو با دکتر غفوری نژاد بررسی شد؛
بهره‌مندی از سیره امام باقر(ع) در تاریخ ادبیات فارسی
یادداشتی از دکتر شریعتمداری؛
در سایه سارِ آفتابِ دزفول
روزنامه ایران منتشر کرد؛
در حریم معبود
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت تصریح کرد؛
حج می‌تواند الهام بخش وحدت و آزادی مسجد الاقصی باشد
مسئول دفتر اجتماعی سیاسی حوزه‌های علمیه بیان کرد؛
حج باید کانون هدایت جوامع باشد
مدیرگروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تشریح کرد؛
مناسک اسلامی باید امتداد اجتماعی پیدا کنند
امام‌جمعه اهل‌سنت قازان قایه مطرح کرد؛
اختلاف جایی در حج ندارد
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام به حجاج بیت الله الحرام،
غرب مستکبر در منطقه حساس ما و اخیراً در همه جهان روز‌به‌روز ضعیف‌تر شده است
آیت الله مبلغی تاکید کرد؛
مراسم حج؛ یک وحدت خدایی است

امام حسین (ع) با قاطعیت با مفسدین اقتصادی زمانش مبارزه کرد

 
تاریخ انتشار: 1396/07/11    

امام حسین (ع) با قاطعیت با مفسدین اقتصادی زمانش مبارزه کرد

حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمد غفوری نژاد عضو هیئت‌علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در گفتگویی با پایگاه خبری بصیرت از زوایای فرهنگی و اقتصادی قیام امام حسین (ع) سخن گفت.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمد غفوری نژاد عضو هیئت‌علمی این دانشگاه در گفتگو با پایگاه خبری بصیرت از زوایای فرهنگی و اقتصادی قیام امام حسین (ع) سخن گفت.

متن مصاحبه:

ازجمله عواملی که در پیدایش قیام امام حسین (ع) در کنار عامل «دعوت مردم کوفه» و «عدم بیعت با یزید» نقش محوری دارد، «امربه‌معروف و نهی از منکر» است. امربه‌معروف و نهی از منکری که قطعاً ابعاد مختلفی داشته و در کنار اصلاح اخلاقی، اجتماعی و سیاسی به اصلاح اقتصادی جامعه و بازگشت به اصول و احکام اقتصادی اسلام ناب محمدی نیز مربوط می‌شد. درواقع ظهور اشرافی گری در عصر معاویه و به‌ویژه یزید برای نخستین‌بار پس از رحلت رسول خدا (ص)، جامعه اسلامی را از اصولی چون عدالت اقتصادی، ساده زیستی، فقر وجودی بشر در برابر خداوند، اصل آزادی اقتصادی و نفی انباشت ثروت که از مصادیق بنیانی اقتصاد اسلامی است دور کرده بود و همچنان که امام حسین علیه‌السلام خطاب به یزیدیان فرمودند، این مفاسد اقتصادی سبب انحرافات دینی شده بود، لذا امام حسین (ع) اقدام عملی جهت اصلاح امت جدّ خود را واجبی دید که برای آن از خون خود و یارانش گذشت.

امروز نیز جامعه ما به‌عنوان یک کشور مسلمان با آفت‌های اشرافی گری و بی‌عدالتی اقتصادی مواجه شده است که قطعاً مهم‌ترین اقدام در مواجه با آن بازگشت به سیره معصومین و سیدالشهدا (ع) است، اما اینکه چگونه می‌توان در عصر کنونی الگوی حسینی در مبارزه با مفاسد اقتصادی را اجرا کرد، موضوع گفتگوی ما با حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمد غفوری نژاد عضو هیئت‌علمی دانشگاه ادیان و مذاهب است که در ادامه می‌آید:

 

بصیرت: از عوامل مؤثر در پیدایش قیام امام حسین (ع) امربه‌معروف و نهی از منکر است، درباره جایگاه این مفهوم در نهضت عاشورا و چیستی و موقعیت زمانی و مکانی طرح آن توضیحی بفرمایید.

مسئله امربه‌معروف و نهی از منکر یکی از فروع مسلم دین اسلام است که آیات متعددی در قرآن کریم به آن پرداخته است. بر اساس آیات شریفه قرآن این حکم اختصاصی به دین اسلام ندارد و در دیگر ادیان توحیدی و ابراهیمی هم مطرح بوده است. آیات 113 و 114 سوره آل‌عمران درواقع سخن از عده‌ای از اهل کتاب دارد و می‌فرماید: لَیْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ/ آن‌ها یکسان نیستند؛ از اهل کتاب، جمعیتی هستند که (به حق) قیام می‌کنند؛ و در اوقات شب، آیات خدا را می‌خوانند؛ درحالی‌که سجده می‌نمایند. (113) یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصالحین/به خدا و روز واپسین ایمان دارند؛ امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کنند، و در انجام کارهای نیک، پیشی می‌گیرند، و آنها از صالحان‌اند. (114) لذا بر اساس این آیات در بین اهل کتاب هم این فریضه مطرح بوده است.

 

فعالیت فرهنگی تمیز بین فریضه امربه‌معروف با آتش به اختیار ارتباط برقرار می‌کند/ضرورت مقابله با فساد اقتصادی، از عوامل مهم قیام امام حسین (ع) بود

 

برخلاف یک تلقی نادرست که این حکم را یک حکم متحجرانه می‌داند، به نظر می‌رسد این حکم از مترقّی ترین احکام دین اسلام است؛ به دلیل آن که امربه‌معروف و نهی از منکر، درواقع، فراخوانی آحاد مردم به یک نوع نظارت همگانی بر عملکرد همگان است. شما در هیچ جامعه‌ای یک دستگاه نظارتی به این وسعت که دایره عملکرد آن هم وسیع باشد، پیدا نمی‌کنید. در دین اسلام تمام آحاد مردم به نظارت بر کار یکدیگر، به نظارت بر کار حاکمان، به نظارت بر کار کارگزاران موظف‌اند و همگی باید در مقابل منکرهایی که در عرصه‌های مختلف دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی انجام می‌شود، عکس‌العمل نشان دهند و نباید در مقابل ترک معروف و عمل به منکر ساکت باشند.

واقعاً اگر این فریضه در جامعه همگانی شود و همگان به وظیفه خود عمل کنند، حتی در همان مرتبه زبانی و تذکر لسانی، شاهد خواهیم بود که بسیاری از خلاف‌ها از جامعه رخت بر خواهد بست، ضریب امنیت در جامعه بسیار بالاتر خواهد رفت و نیاز به دستگاه‌های حاکمیتی و نظارتی مثل نیروی انتظامی و دستگاه‌های دیگر که مسئول برقراری نظم و امنیت در جامعه هستند، به‌صورت قابل‌توجهی کاهش خواهد یافت.

همان‌طور که اشاره فرمودید امام حسین (ع) هم صریحاً در فرمایشات خودشان مسئله امربه‌معروف و نهی از منکر را متذکر شدند و فلسفه قیام خودشان را اصلاح در امت جدّشان و امربه‌معروف و نهی از منکر بیان فرمودند. البته مرتبه‌ای که حضرت از این فریضه مهم الهی عملی کردند، بالاترین مرحله آن یعنی اقدام عملی است. همان‌طور که مستحضر هستید امربه‌معروف و نهی از منکر سه مرحله دارد. مرحله اول انکار قلبی است؛ یعنی همگان موظف‌اند که نسبت به تارک معروف و عامل به منکر تنفر قلبی داشته باشند و قلباً ناراحت باشند از اینکه یک واجب الهی ترک می‌شود و یک منکر مورد ارتکاب قرار می‌گیرد. مرتبه دوم تذکر زبانی است، که انسان به زبان تذکر دهد و مرتبه سوم اگر تذکر زبانی سودی نبخشید، اقدام عملی باید صورت گیرد. البته در زمان حکومت اسلامی اقدام عملی از دوش آحاد مردم برداشته‌شده و بر عهده حکومت اسلامی است.

بعد از رحلت رسول خدا (ص) متأسفانه به برنامه‌ای که پیغمبر گرامی اسلام برای بعد از خودشان ارائه کرده بودند عمل نشد و یک مسیر انحرافی آغاز شد و مطالعه تاریخ نشان می‌دهد هرچه زمان گذشت، زاویه این انحراف بیشتر و بیشتر شد. در زمان خلیفه اول، که حدود دو سال خلافت کرد، و خلیفه دوم که ده - یازده سال خلافت کرد، انحرافاتی در سیره حکومتی آنها وجود داشت، اما خیلی بارز نشده بود. در زمان خلیفه سوم خصوصاً نیمه دوم خلافت ایشان یعنی شش سال دوم، انحرافات به‌قدری تشدید شد که آحاد مردم نتوانستند این وضعیت را تحمل کنند و علیه خلیفه سوم شورش کردند و او را به قتل رساندند که چنین چیزی در تاریخ اسلام کم‌سابقه است. اینکه آحاد مردم بدون اینکه جریان سیاسی خاصی پشت سرشان باشد، شورش کنند و خلیفه را بکشند، نشان می‌دهد که کارد به استخوان رسیده بود.

بعد از خلیفه سوم، معاویه روی کارآمد؛ معاویه‌ای که سال‌های زیادی از عمرش را در شام سپری کرده بود و دور از مدینه رسول خدا (ص) و دور از شهری که رسول خدا و اصحاب و اهل‌بیت آن حضرت در آنجا زندگی می‌کردند و کوچه‌هایش هنوز بوی رسول خدا (ص) را می‌داد. طبیعی است که این انحرافات بیشتر و بیشتر شود، ولی بازهم معاویه تا حدودی ظواهر اسلامی را حفظ می‌کرد. یعنی باوجود انحرافات فراوانی که وجود داشت کار به‌جایی نرسیده بود که ائمه ما برای اقدام عملی در مقام امربه‌معروف و نهی از منکر احساس تکلیف کنند. درعین‌حال مراتب انکار قلبی و زبانی امربه‌معروف و نهی از منکر را اجرا می‌کردند.

اما در زمان یزید شرایط کاملاً دگرگون شد و شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که به قیام امام حسین (ع) منجر شد. حوادث بعدی هم بر ناظران بیرونی ثابت کرد که اقدام امام حسین (ع) کاملاً بجا بوده است. یکی دو سال پس از واقعه عاشورا، یزید واقعه حره را در مدینه رقم زد. داستان به‌اختصار ازاین‌قرار بود که مردم مدینه از حکومت یزید ابراز نارضایتی می‌کردند. والی مدینه برخی سران ناراضیان را به شام فرستاد تا یزید از آنها دلجویی کند و آنها را مورداحترام قرار دهد تا این ناآرامی‌های مدینه بخوابد. ولی وقتی اینان به شام رسیدند و نوع حکومت یزید و زندگی اشرافی او و کنیزها و بردگان فراوان و میگساری‌ها و خوش‌گذرانی‌های او را به عیان دیدند و به مدینه بازگشتند، در هنگام بازگشت به مدینه حرفشان این بود که ما از دمشق خارج نشدیم مگر اینکه می‌ترسیدیم از آسمان به خاطر آن‌همه فسق و فجور سنگ ببارد. چیزهایی دیدند که در عهد رسول خدا و خلفای پیشین هیچ سابقه نداشت. در نهایت شرایط منجر به قیام مردم مدینه و واقعه حره شد. در این واقعه جنایات فراوانی از لشکریان یزید صادر شد. همین‌قدر بگویم که مسلم بن عقبه، فرمانده لشکر یزید، به‌فرمان او سه روزِ تمام، جان و مال و ناموس مردم مدینه را بر لشکریان خود حلال اعلام کرد. این حوادث و نیز حادثه به منجنیق بستن کعبه و آتش زدن آن، که آن هم توسط یزید به وقوع پیوست، نشان می‌دهد که شرایط بسیار حادّ بود و امام (ع) به‌درستی و از روی احساس تکلیف شرعی این قیام جان فشانانه را انجام دادند.

 

رویکرد سیدالشهدا (ع) در مواجه با مفسدین اقتصادی قاطعانه و بدون مسامحه بود

 

بصیرت: یکی از جهت‌های امربه‌معروف و نهی از منکر و به تعبیری اصلاح‌طلبی سیدالشهدا (ع) در کنار اصلاح اخلاقی و اجتماعی و سیاسی، اصلاح اقتصادی است. درباره اهمیت این موضوع با مقایسه مفسدین اقتصادی اموی و عصر حاضر توضیح دهید.

طبیعتاً یکی از جهات انحرافی مهمی که در عصر اموی رخ‌داده بود، انحرافات اقتصادی است، به‌طوری‌که در عصر خلیفه سوم یکی از عوامل مهم شورش مردم علیه او همین تبعیض‌های اقتصادی او در تقسیم بیت‌المال بود. این‌ها از چیزهایی است که در تاریخ اسلام از مسلّمات است، نه اینکه شیعه تنها نقل کرده باشد؛ منابع اهل سنت درباره بذل و بخشش‌های بیجای خلیفه سوم فراوان نوشته‌اند. اما اگر بخواهیم ریشه‌ای‌تر بحث کنیم، باید به دوران خلیفه دوم بازگردیم. در دوران خلیفه دوم پدیده‌ای را شاهد هستیم در تاریخ اسلام به نام «فتوح»؛ درواقع عصر فتوحات اسلامی از زمان خلیفه دوم آغاز شد: یک سری مملکت‌های دیگر ازجمله ایران و بخشی از روم توسط مسلمانان در این دوره فتح می‌شود. این فتوحات، ثروت‌های فراوانی را در اختیار مرکز خلافت اسلامی قرار می‌داد. طبیعتاً این ثروت‌ها در اختیار خلیفه بود و خلیفه آن را بین مسلمین و خصوصاً اصحاب رسول خدا (ص) تقسیم می‌کرد، که در این تقسیم هم باز بی‌عدالتی‌های فراوانی ثبت و ضبط‌شده است. خلیفه دوم عرب را بر عجم ترجیح می‌داد و در بین عرب، قریش را بر دیگران ترجیح می‌داد و به آنها سهم بیشتری می‌داد.

در این دوره عملاً و به‌تدریج، آن روحیه زهد و دنیاگریزی که در عصر پیغمبر شاهد بودیم، از بین می‌رفت و شاهد گرایش به مال‌اندوزی و ثروت‌اندوزی هستیم؛ درعین‌حال خود خلیفه زندگی ساده زیستانه ای داشت و با مظاهر اشرافی گری و رفاه مقابله می‌شد.

در عصر خلیفه سوم رسماً ثروت‌اندوزی و مال‌اندوزی و فخر ورزیدن و مفاخره کردن بر مبنای میزان ثروتی که افراد داشتند، رایج شد. خود خلیفه هم زندگی رفاه طلبانه ای را شروع کرد و تجمل‌گرایی و اشرافی گری را رایج نمود. این مسائل در کنار آن بذل و بخشش‌های بیجا از بیت‌المال به اطرافیان و خویشان و هم‌قبیله‌ای‌های خودش و اعطای مناصب و پست‌های مهم به آنها، همه دست‌به‌دست هم داد تا شرایط منجر به قتل او توسط مردم شود.

معاویه نیز که از زمان خلیفه دوم والی شام بود، به بهانه اینکه در کنار سرزمین روم زندگی می‌کنیم و رومیان با ما در ارتباط هستند و جاسوسان این‌ها به شام می‌آیند و وضع ما را می‌بینند و ما باید در مقابل آنان قدرتمند و باشکوه جلوه کنیم، کاخ مجللی به نام قصر الخضراء برای خود ساخت. خلیفه دوم از همین رو به او کسرای عرب لقب داده بود. این واضح است که اقدامات معاویه پوششی برای مقاصد هواپرستانه او بوده است. معاویه انسانی نبود که دغدغه این را داشته باشد که اسلام را قوی جلوه دهد و خودش در باطن اهل زندگی زاهدانه باشد. بعد از او زاویه انحراف بیشتر می‌شود و به‌طور طبیعی یکی از جنبه‌هایی که باعث شد سیدالشهدا (ع) علیه بنی امیه قیام کنند، درواقع همین فساد اقتصادی خلفای اموی بوده است.

ثروت‌اندوزی و مال گرایی و کسب درآمد نامشروع چیزی است که در همه اعصار و قرون بوده است. امروزه هم کسانی با این همان روحیه در جامعه اسلامی ما زندگی می‌کنند و با رانت‌خواری و سوءاستفاده از اطلاعاتی که در اختیار دارند همان رویه را در پیش گرفتند. طبیعتاً چون ما در حکومت اسلامی زندگی می‌کنیم، وظیفه نداریم نسبت به این مفسدین اقتصادی اقدام عملی کنیم و خودمان رأساً بدون اطلاع و اجازه حکومت وارد عمل شویم و با آنها مبارزه کنیم. ولی بر همه آحاد مردم و کارگزاران و خصوصاً کارگزاران نظارتی فرض است که با این‌ها هیچ مسامحه‌ای به خرج ندهند. بلکه با مفسدان اقتصادی که از بیت‌المال سوءاستفاده می‌کنند و باعث بیشتر شدن فاصله طبقاتی می‌شوند و حقوق اقشار ضعیف را پایمال می‌کنند با همان شدت و حدّتی که امام حسین (ع) با مفسدان اقتصادی زمان خودش مبارزه کرد، برخورد نمایند.

 

بصیرت: الگوی آرمانی و یا مراحل امرونهی اقتصادی با توجه به مکتب امام حسین (ع) برای حل مشکلات و مفاسد اقتصادی کنونی چگونه می‌تواند باشد؟

نکته مهم همان قاطعیت و روا نداشتن هرگونه مسامحه با مفسدان اقتصادی است. اساساً یکی از ضربه‌هایی که مفسدان اقتصادی به‌نظام اسلامی در دوره حاضر وارد می‌کنند، ضربه حیثیتی است؛ یعنی غیرازآن مال و ثروتی که از بیت‌المال و از حقوق مسلمین به جیب می‌زنند، لطمه حیثیتی که با این عمل به‌نظام و حکومت اسلامی وارد می‌کنند، بسیار مهم است که نباید از آن غافل شد.

وقتی نظام، نظام اسلامی شد، طبیعتاً هرگونه اخلال در این نظام اسلامی بازی کردن با آبروی این نظام است. وقتی در رسانه‌ها اعلام می‌شود فلان شخص سه هزار میلیارد اختلاس کرده است، نظام اسلامی را با لطمه حیثیتی مواجه می‌کند. در مواجهه با این‌ها و محاکمه آنان به این جهت باید قطعاً توجه شود. اینکه احیاناً مفسدین اقتصادی به‌عنوان مفسدین فی‌الارض شناخته می‌شوند یکی از جهاتش شاید همین موضوع باشد که این‌ها آبروی یک نظامی که این‌همه شهید برای آن داده‌شده است و به نام اسلام و حکومت امیرالمؤمنین (ع) شناخته‌شده است را به خطر انداخته‌اند. لذا تأکید می‌کنم بر اعمال قاطعیت در مواجهه با این مفسدین اقتصادی.

 

رویکرد سیدالشهدا (ع) در مواجه با مفسدین اقتصادی قاطعانه و بدون مسامحه بود

 

بصیرت: اگر در امربه‌معروف و نهی از منکر سیدالشهدا دقت کنیم می‌بینیم که گاه هیچ معروفی از امر به امربه‌معروف و نهی از منکر و هیچ منکری از ترک امربه‌معروف و نهی از منکر مهم‌تر نیست. دراین‌باره و ارتباط آن با مفهوم آتش به اختیار توضیح دهید.

این مسئله صحیحی است که به‌هرحال امربه‌معروف و نهی از منکر مسئله بسیار مهمی است و همان‌طور که عرض کردم اگر به مرحله عمل برسد و آحاد مردم به این فریضه الهی عمل کنند، جامعه به آن ایدئال مطلوب بسیار نزدیک‌تر خواهد شد. در حکومت اسلامی وظیفه عمده ما تذکر زبانی است؛ این مرحله زبانی هم این نیست که ما منفعلانه عمل کنیم و مثلاً بیاییم بگردیم دنبال تارکان معروف و عاملان به منکر و به آنها تذکر دهیم؛ بلکه ما در حکومت اسلامی می‌توانیم از طریق فعالیت‌های فرهنگی سازنده به‌صورت فعالانه عمل کنیم و جَوّ ایجاد کنیم، فضاهای فرهنگی را ایجاد کنیم که مردم به این سمت سوق پیدا کنند و این وظیفه همگانی که اسلام بر عهده آنها گذاشته است را به‌عنوان یک ارزش ببینند، نه به‌عنوان فضولی در کار دیگران و محدود کردن آزادی‌های شخصی افراد. من فکر می‌کنم از این طریق می‌توانیم میان انجام این پدیده الهی و مفهوم آتش به اختیار که مقام معظم رهبری فرمودند، ارتباط برقرار کنیم.

آتش به اختیار را ایشان در حوزه مسائل فرهنگی مطرح فرمودند. طبیعتاً اگر دست‌اندرکاران امور فرهنگی ما و نهادهای فرهنگی مردم‌نهاد بخواهند در این زمینه کاری انجام دهند باید در باب فرهنگ‌سازی امربه‌معروف و نهی از منکر ورود کنند و به تعبیر مقام معظم رهبری یک سری کارها و فعالیت‌ها و برنامه‌های فرهنگی تمیزی را برای نهادینه کردن فرهنگ امربه‌معروف و نهی از منکر در جامعه انجام دهند تا این مسئله امربه‌معروف و نهی از منکر از آن تلقی که بعضی دارند، یعنی به‌عنوان یک حکمی که امروزه دیگر محل ندارد و با شرایط زندگی امروزین بشر سازگار نیست، دور شده و دید عموم مردم نسبت به این حکم الهی و جنبه‌های مترقیانه آن باز شود و متوجه اهمیت مسئله بشوند.

تصور می‌کنم که اگر مفهوم این حکم الهی در یک جامعه پیشرفته غربی، با صرف‌نظر از اینکه که جزء فرایض اسلامی است، مطرح شود، به این عنوان که مثلاً فرض کنید قانونی گذرانده شود که تمام آحاد مردم موظف‌اند در قبال خلافی که در منظر عموم انجام می‌شود، سکوت نکنند و حداقلش این است که تذکر زبانی بدهند، اگر چنین مسئله‌ای در مجامع قانون‌گذاری غربی مطرح شود من فکر می‌کنم مورد استقبال واقع شود. چون این‌یک مسئله‌ای است که در نهایت به نفع آحاد جامعه است و به رسیدن جامعه به حد ایدئال مطلوب قطعاً کمک می‌کند. ممکن است این مسئله خیلی آرمان‌گرایانه باشد و هیچ کشوری چنین قانونی را تصویب نکند و ممکن است چنین قانونی در فرض تصویب، ضمانت اجرایی لازم را نداشته باشد؛ ولی اگر چنین امری محقق شود قطعاً عقلای عالم از آن استقبال خواهند کرد.

البته این فریضه به‌عنوان یک حکم شرعی ضمانت اجرایی خود را دارد که همان ثواب و عقاب اخروی است. وقتی شارع مقدس یک حکم دینی را بیان می‌کند، طبیعتاً مخاطبان شرع مقدس چون اعتقاد به حیات اخروی دارند و معتقدند در قبال این حکم شرعی باید پاسخگو باشند، این خودش ضمانت اجرایی ایجاد می‌کند. متأسفانه گاه شاهد حاکمیت یک جو فرهنگی غلط، که بخش مهمی از آن وارداتی است، هستیم مبنی بر اینکه افراد در زندگی شخصی‌شان آزاد هستند و دیگران حق محدود کردن آزادی‌های شخصی آنان را ندارند و... .

گزاره‌هایی نظیر این، باعث شده است شاهد کمرنگ شدن اجرای این فریضه الهی باشیم. البته در اسلام تجسس در زندگی خصوصی افراد ممنوع است، ولی با متجاهر به فسق که سلامت اخلاقی و اجتماعی جامعه را به خطر می‌اندازد، باید برخورد شود. نهادهای فرهنگی باید با طراحی برنامه‌های فرهنگی تمیز، به تعبیر مقام معظم رهبری، در این عرصه واردشده و این جو وارداتی نادرست را بشکنند و مردم را، فارغ از اینکه این مسئله یک حکم الهی و دینی است، به آثار مثبت اجتماعی فراوان آن توجه دهند. وقتی برای مردم ملموس شود که یک قانون چقدر می‌تواند برای آنها مفید باشد، از دل‌وجان به سمت عمل کردن به آن قانون خواهند رفت و طبیعتاً گام مهمی در جهت همگانی کردن عمل به آن قانون برداشته خواهد شد.

 


برچسب ها : دکتر غفوری نژاد, امام حسین, مفسدین اقتصادی

نظرات
نام *
پست الکترونیک *
متن *

دانشگاه ادیان و مذاهب


نشانی: ایران - قم - پردیسان
تلفن: 32802610 25 98+
فکس: 32802627 25 98+
کد پستی: 3749113357
صندوق پستی: 37185 - 178
پست الکترونیکی: info@urd.ac.ir
سامانه پیامکی: 3000135789

دانشکده ها

دانشکده شیعه شناسی
دانشکده ادیان
دانشکده مذاهب
دانشکده فلسفه
دانشکده زن و خانواده
دانشکده عرفان
دانشکده رسانه و ارتباطات
دانشکده دین و هنر
دانشکده علوم و معارف قرآن
دانشکده حقوق
دانشکده زبان و فرهنگ ملل
دانشکده مطالعات ملل
دانشکده تاریخ
واحد مشهد

خدمات فناوری اطلاعات

سامانه جامع آموزش
سامانه آموزش مجازی
سامانه پذیرش دانشجو
سامانه اتوماسیون اداری
پست الکترونیک
جستجو در کتابخانه
کتابخانه دیجیتال

بیانیه رسالت

دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین دانشگاه تخصصی ادیان و مذاهب در ایران، برخاسته از حوزه علمیه، ضمن شناخت ادیان و مذاهب و تعامل و گفت و گو با پیروان آنها با تکیه بر مشترکات، در جهت همبستگی انسانی، تقویت صلح، کاهش آلام بشری، گسترش معنویت و اخلاق و معرفی عالمانه اسلام بر اساس آموزه های اهل بیت علیهم السلام به پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص اقدام می نماید.