ورزش نقش غیرقابل انکاری در هویتسازی برای ملتها دارد و عاملی است که حس ناسیونالیستی جامعه را برانگیخته کرده و در نظم و اتحاد یک جامعه موثر است.
علی بدیع دانشجوی مدیریت رسانه دانشکده رسانه و ارتباطات دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی که روزنامه مردم سالاری منتشر کرده آورده است:
در روزهایی که کرونا جهان را به تسخیر خود درآورده و اکثر روابط اجتماعی، روابط بینالمللی و دیپلماتیک، و حتی روابط فردی انسانها دستخوش تغییر شده و بعضاً بهنوعی قطع شده است، از معدود ارتباطاتی که در سطح بینالملل گسسته نشده روابط ورزشی است هرچند که بسیار کاهش پیدا کرده و در حالیکه اکثر باشگاهها و اماکن ورزشی در دنیا تعطیل شدهاند ولی روابط ورزشی و بسیاری از باشگاهها و ورزشکاران در دنیا در راستای مبارزه با ویروس کرونا برای نابودی آن در کنار مردم جهان قرار گرفتهاند، با این مقدمه که توجه به روابط بینالمللی در ورزش حتی در چنین شرایطی مدنظر است، به این موضوع به صورت اختصار میپردازم.
روابط بینالملل به عنوان یکی از میان رشتهها از ظرفیت بسیار بالایی برای طرح و مطالعه در ورزش برخوردار است، اهمیت و تأثیرگذاری شگرف ورزش خصوصاً در رشتههایی مثل فوتبال بر جوامع انسانی و افزایش علاقه مردم به رقابتهای جذاب و حساس ورزشی مانند المپیک و جام جهانی فوتبال و نفوذ دستاندرکاران ورزش بر اذهان و تفکرات انسانها، ایدهپردازان و سیاستگذاران روابط بینالمللی را در سالهای اخیر بر آن داشته که بیش از پیش به تأثیرات ورزش در روابط بینالملل نظر داشته باشند، اگر حاکمیت بر روابط بینالمللی را سیاست و قدرت بدانیم که هست دچار یک پارادوکس و تضاد در ارتباط با ورزش و روابط بینالملل خواهیم شد که سعی خواهیم کرد با تحلیل چند موضوع در خصوص مسائل پیرامون ورزش و روابط بینالملل به این سوال پاسخ دهیم که چرا ورزش در حوزه روابط بین الملل بسیار مورد توجه دولتمردان کشورهای مختلف است:
۱. ورزش نقش غیرقابل انکاری در هویتسازی برای ملتها دارد و عاملی است که حس ناسیونالیستی جامعه را برانگیخته کرده و در نظم و اتحاد یک جامعه موثر است. مثال های مختلفی در تبیین این مسئله میتوان آورد از جمله آفریقای جنوبی، کشوری که سالهای سال درگیر مسئله آپارتاید بوده و پس از پیروزی و رهبری نلسون ماندلا، دوسه دهه در تلاش برای تحکیم هویت ملی و ملی گرایی بود که با برگزاری جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۱۰ به بهترین شکل ممکن به این امر و به نوعی به پروژه ملت سازی خود دست یافت، نمونه دیگر کشور کوچک و کم جمعیت اروگوئه در آمریکای جنوبی است که تنها به مدد فوتبال و حضور موفق در جام های جهانی و کسب دو عنوان قهرمانی توانست هم شهرت و اعتبار بین المللی کسب کند و هم از آن در جهت تقویت هویت ملی و تحکیم وحدت ملی به شکل ویژهای استفاده نماید.
۲. یکی از ابعاد روابط بین المللی در بحث ورزش، دیپلماسی است که خود شامل دو بخش است، دیپلماسی در ورزش مانند کسب میزبانی مسابقات جهانی و المپیک، برگزاری مسابقات و شرکت در تورنمنت های بین المللی، و بخش استفاده از ورزش در دیپلماسی مانند تحریم المپیک و اجتناب از مسابقه دادن با ورزشکاران بعضی از کشورها که نشان از خواست سیاسی آن کشور میباشد، البته میتوان گفت دولتمران در بحث دیپلماسی ورزشی، هم از آن برای فشار آوردن به دیگر کشورها استفاده میکنند و هم برای بهبود روابط و تقویت دوستیها، حل مشکلات و مسائل سیاسی و نهایتاً دستیابی به صلح بهره میبرند، از مثال های این بخش هم میتوان به دیپلماسی پینگ پنگ در دوره جنگ سرد اشاره کرد که آمریکا و چین در اوایل دهه ۷۰ میلادی پس از چند دهه قطع ارتباط، مسابقه پینگ پنگ بین این دوتا تیم، چنان تأثیرگذار بود که با گفتگوی محرمانه و مخفیانه دیپلمات های دو کشور آغاز و نهایتاً زمینه دیدار رئیس جمهور وقت آمریکا را از پکن فراهم کرد، مورد دیگر در خصوص تحریم المپیک است که اولین تحریم مربوط به المپیک ۱۹۵۶ ملبورن میباشد که ابتدا سه کشور اسپانیا، هلند و سوئیس در اعتراض به سرکوب انقلاب مردم مجارستان توسط شوروی و شرکت شوروی در المپیک، از حضور در المپیک خودداری کردند، در همین المپیک جمهوری خلق چین در اعتراض به حضور تایوان، مسابقات المپیک را تحریم کرد و کشورهای عراق، مصر و لبنان و کامبوج هم به جهت تجاوز نظامی اسرائیل به مصر در خصوص بحران کانال سوئز با همکاری فرانسه و انگلستان، تصمیم به تحریم المپیک گرفتند و المپیک ۱۹۵۶ملبورن به سیاسیترین المپیک معروف شد، البته در المپیک ۱۹۸۰ مسکو و ۱۹۸۴ لسآنجلس هم شاهد تحریم سیاسی بودیم، در المپیک مسکو ۶۵ کشور در واکنش به حمله نظامی شوروی به افغانستان و در المپیک لسآنجلس ۱۴ کشور بلوک شرق در جواب تحریم المپیک قبل، از حضور در مسابقات خودداری کردند و نکته جالب تحریم هر دو المپیک ۸۰ و ۸۴ از سوی ایران در راستای سیاست خارجی " نه شرقی نه غربی " بود که این مسئله ضربه جبران ناپذیری بر پیکره ورزش ایران وارد ساخت.
۳. سومین مورد که آن را به تحلیل و مصداق میگذاریم منزلت و افتخار است که در جایگاه بین المللی، کشورها از طریق ورزش میتوانند آن را کسب و صاحب اعتبار شوند در واقع هر دولتی که بتواند در جامعه بین المللی جایگاه والایی را دارا باشد از احترام سایر دولتها و داشتن ارتباط خوب بین المللی و توان رفع تهدیدات خارجی برخوردار و صاحب پرستیژ بین المللی خواهد شد و این مسئله یکی از مهمترین دلایل کشورهای مختلف میباشد که با سرمایهگذاری ویژه و هنگفت در ورزش صاحب اعتبار بین المللی شوند و به این طریق از توانمندی های اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی بهره مند شوند و قدرت خود را به رخ دیگر کشورها بکشانند، چرا که واقعیت انکارناپذیر اینست که در سطح بین الملل قدرت، پرستیژ میآورد، در این رابطه مثالهای بسیار و مختلفی برای تفهیم آن وجود دارد که با توجه به اهمیت ان به چند مورد اشاره میشود، کشور آلمان با برگزاری المپیک ۱۹۳۶ برلین و تبلیغات وسیع در قبل و حین و حتی بعد از المپیک سعی کرد تاثیر بسیاری بر سایر کشورها بگذارد و از این طریق ظرفیت و پایداری رژیم نازی و پرستیژ و قدرت آلمان را نشان دهد، مثال دیگر کشور چین است، چینیها که در امر اقتصاد و مسائل نظامی تلاشهای زیادی داشته اند و پیشرفت های بسیاری نصیبشان شده با برگزاری باشکوه المپیک ۲۰۰۸ پکن و کسب مقام اول، ابرقدرتی خود را با تاثیر گذاری بر سایر کشورها به خوبی نشان دادند و این موفقیت ورزشی، قدرت و اعتبار چین را در کلیه مسائل نمایان کرد و مثال سوم در این خصوص فینال شطرنج قهرمانی جهان در سال ۱۹۷۲ میباشد که در اوج جنگ سرد بابی فیشر آمریکایی با برتری در مقابل بوریس اسپایسکی اهل شوروی به حکومت ۴۵ ساله روسها بر شطرنج جهان خاتمه داد و آمریکا از این مسابقه که به بازی قرن شهرت پیدا کرد بیشترین بهره برداری سیاسی را برد و گویی یک جنگ تمام عیار نظامی را پیروز شده است و آخرین مثال پیروزی ایران بر آمریکا در جام جهانی فوتبال ۱۹۹۸ فرانسه بود که بعد از آن پیروزی تاریخی، رهبر معظم انقلاب هم بلافاصله پیام تبریکی صادر فرمودند و این موفقیت ورزشی مایه افتخار و غرور ملی شد.
۴. بخش بعدی مسئله اقتصاد است، امروزه در جهان، ورزش به عنوان یک صنعت مهم، انهم صنعتی زودبازده تعریف میشود و درصد بالایی از ارزش تجارت جهانی را به خود اختصاص داده و همین مسئله به توسعه کشورهای مختلف کمک شایانی کرده و میکند.یکی از زیرمجموعه های بخش اقتصاد و توسعه، توریسم ورزشی است که کشورهای بسیاری از این محل، درآمد سرشاری را نصیب خود میکنند و به همین علت بسیاری از دولتها با فراهم کردن زیرساختهای این بخش، از جمله توسعه فضاهای ورزشی که امکان برگزاری مسابقات بین المللی را داشته باشد، ساخت اماکن اقامتی مانند هتلهای چند ستاره و دهکده بازیها، توسعه فرودگاهها و جادهها و حمل و نقل شهری، امکان بهرهمندی حداکثری را از این سود سرشار به دست میآورند که طبق آمارهای جهانی بیش از ۱۳ درصد درآمد کل صنعت گردشگری بینالمللی در جهان به توریسم ورزشی اختصاص دارد و همین امر رقابت بسیار شدیدی را برای کسب میزبانی مسابقات ورزشی خصوصا مسابقات پرطرفدار مانند المپیک، جام جهانی فوتبال، تنیس و اتومبیل رانی فرمول ۱ ، بین کشورهای مختلف در پی داشته است، مثال این بحث کشور برزیل است که با برگزاری جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۱۴ درآمدی ۶۳ میلیارد دلاری کسب کرد، این کشور در بازده زمانی منتهی به جام جهانی یعنی از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ سالانه ۳ میلیون و ۶۳۰ هزار شغل را ایجاد و درآمدی معادل ۲/۲۸ میلیارد دلار را نصیب مردم کشورش کرد و در همین بازده زمانی تاثیر مستقیم جام جهانی بر تولید ناخالص داخلی برزیل به ۶/۲۸ میلیارد دلار رسید و نکته جالب اینجاست که به گزارش بانک مرکزی برزیل، فقط ۹۷۴ میلیون دلار درآمد از تماشاگران و گردشگران خارجی نصیب برزیل شده است و این در حالی است که این کشور برای زیرساختها و سازماندهی بازیها فقط حدود ۱۱ میلیارد دلار هزینه کرد و تمام این توسعه برای المپیک ۲۰۱۶ که در خود کشور برزیل بود هم مورد استفاده واقع شد و به همین نسبت با هزینه کمتر، منافع مادی بیشتری از المپیک برای دولت و مردم برزیل کسب شد و جدا از مسائل اقتصادی، بهرههای فراوان سیاسی و فرهنگی و اجتماعی عاید خود کرد و توسعه کشور از لحاظ زیر بنایی، ارتقا خارج از تصوری پیدا کرد.
۵. آخرین موردی که در ارتباطات بینالمللی به آن میپردازیم مسئله صلح و دوستی میباشد، نقش ورزش در برقراری ارتباط و تعامل بین سرزمین ها سابقه طولانی دارد، در یونان باستان به هنگام برگزاری المپیک به نوعی وضعیت صلح حاکم میشد و از جنگ و خونریزی خبری نبود و امروزه برخی از گروههای صلحطلب به دنبال ایده و نظریه آتشبس المپیک هستند، سالهاست که کمیته بینالمللی المپیک ارتباط و همکاری بسیار خوبی با سازمان ملل متحد و نهادهای زیرمجموعه آن از جمله یونسکو دارد و تلاش آنها در راستای اعتلای صلح جهانی است، برای مثال این بخش اول به ورزشکاران شاخص و مطرح دنیا مانند محمدعلی کلی و دیوید بکام اشاره میکنم که به عنوان سفیر صلح و دوستی سازمان ملل متحد و یونسکو مجری فعالیت های صلحگرایانه در کشورهای مختلف جهان بوده و هستند و برای مثال دوم میتوان به روابط ایران و ایالات متحده آمریکا اشاره کرد، در حالیکه بیش از ۴ دهه روابط این دو کشور در پایین ترین سطح دیپلماتیک و در تنش کامل میباشد که دلیل آن سیاستهای خصمانه آمریکا، دخالت در مسائل داخلی ایران و عدم انجام تعهدات بر خلاف قوانین بین المللی مانند جریان ۱+۵ بوده و هست، ولی در ورزش شاهد بودیم تیمهای ملی کشتی و والیبال ایران و آمریکا در سالهای اخیر بارها در خاک یکدیگر حضور یافته اند و ضمن اهتزاز پرچم های دو کشور، تماشاچیان هم به احترام روح ورزش که پیام آور صلح و دوستی در جهان است قیام کرده و تیم مقابل را تشویق نموده اند و حتی ورزشکاران آمریکایی با دیدن واقعیتهای ایران از حضور خود به مدح و ثنا ایران و ایرانیان پرداختهاند که بهترین تبلیغ برای جمهوری اسلامی ایران میباشد.
در خاتمه با توجه به مباحث مطرح شده میتوان نتیجهگیری کرد در دنیای امروز که اهمیت ورزش در زندگی اجتماعی افراد بیش از پیش هویدا و نمایان شده، آثار آن در روابط و تعاملات بین فرهنگی کشورها بیش از گذشته افزایش یافته و مییابد و واقعیت ارتباط ورزش با روابط بین الملل، غیر قابل انکار است.
و جمله پایانی مقاله از نلسون ماندلا رئیس جمهور فقید آفریقای جنوبی که در خصوص روابط بین الملل گفتهاند که ورزش مؤثرترین ابزار ارتباطی در دنیای مدرن است.
منبع:
روزنامه مردمسالاری / 23 اردیبهشت 99
|
دانشکده ها دانشکده شیعه شناسی |
خدمات فناوری اطلاعات سامانه جامع آموزش |
بیانیه رسالت دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین دانشگاه تخصصی ادیان و مذاهب در ایران، برخاسته از حوزه علمیه، ضمن شناخت ادیان و مذاهب و تعامل و گفت و گو با پیروان آنها با تکیه بر مشترکات، در جهت همبستگی انسانی، تقویت صلح، کاهش آلام بشری، گسترش معنویت و اخلاق و معرفی عالمانه اسلام بر اساس آموزه های اهل بیت علیهم السلام به پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص اقدام می نماید. |